دلم تنگ شده برا اون موقع هایی که تو فکر این چیزا نبودم ، که بیخیال بودم ، که آزاده بودم و رابطه و این چرندیات اصلا به تخمم نبود و... کی اینجوری شدیم ما؟ عشق که چرنده . نمی خوام . واقعا الان تو شرایطش نیستم . نمی تونم و نمی خوام. من می خوام مستقل باشم ، می خوام خودم پول در آرم بعدش هم آدم باید یه احساس نیازی بکنه بعدش ازدواج کنه نه که چون فقط یه آقا بالاسری باشه ، چون فقط قدت بلند شده ، چون فقط سنت زیاد شده ... نمی خوام . من می خوام زندگیمو خودم بسازم ، اونطوری که خودم می خوام ، یه بار که بیشتر زندگی نمی کنم ...
لعنت به این ترس از شکست :)
خدایا کمک ؛ )
magiCage...برچسب : نویسنده : magiccageo بازدید : 145