آخرین مطالب
امکانات وب
می خوام یه سال گذشته رو بریزم بیرون ، چشامو می بندم و هرچی که یادم می یاد رو می نویسم :
خوشحالی، اینکه فکر می کردم خفنم ، پسره، مهموونی یاسی، دیت با پسر عمه ی امیررضا، عاشورا، وصال، سنجی، سیگار ، زمانی ، کلاس ریاضی ، تو کف بودنم ، پارک ملت، پایان ترم سنجی، شهید بهشتی، پروژه ی سنجی، کلان، نوشین که ازش بدم می یاد، کلاس نرفتنا که برم درس بخونم بعدش هم هیچی نمی خوندم، میرزایی، من که خفن نیستم اصلا ، راهرو های دانشکده ، فاطمی ، مدنی زاده، مالی ای که دوست نداشتم، استرس، کم خوابی، خوابگاه ، اتاقم که عوض شد، خفنامون ، من که ریدم ، من که دیگه خوب نیستم ، من که خیلی بدم ، من که حبابم ترکیده ، من که آیندم دستمه و... . من که دلسرد شدم از خودم ، من که فکر می کنم هیچ تلاشیم نتیجه نمیده ، هدف هایی که به هیچ کدومشوم نرسیدم و هر روز دلسرد تر شدم از قبل ، من که ریدم ، من و زندگیم ، من و ترس ، من و ترس نرسیدن ، من و ترس شکست ، من و ترس از دست دادن ، من و پیر شدن ، من و رقیب های فرضی ، منی که دیگه مدت هاست اول نیستم ، منی که نمی دونم با کی باید مسابقه بدم ؟! ، منی که باختم ، منی که نمی دونم لذت بردن یعنی چی ؟! منی که موندم ، منی که نمی خواستم اینجوری بشه ، منی که هیچی سال اول ارشدم شبیه اونی که می خواستم نشد ، منی که گم شدم ، منی که شیرازه ی زندگیم از هم پاشیده ، منی که تنهام ، منی که نمی دونم چی میخوام ... منی که گم شدم ، منی که گم شدم ، منی که گم شدم، گم شدم ، له شدم، محو شدم ، منی که خدا بهم رحم کنه ، منی که منظم نیستم ،منی که یه وقتایی خیلی به گذشته فکر می کنم، منی که یه وقتایی خیلی خیال پردازی می کنم، خیلی. منی که هیچی هیچی هیچی نمی دونم ، منی که به کمک نیاز دارم ، منی که ... منی که خدایا کمکم کن . میشه ؟
دلم نمی خواد اینجا برنامه ی الکی بنویسم و الکی جو بدم تهش هم هیچی به هیچی و هیچ کاری نکنم ...
نمی دونم نمی دونم نمی دونم ...
خدایا کمکم کن :)
من می تونم
she said she will do it again
برچسب : نویسنده : magiccageo بازدید : 142